"اندی دوفرنس" بانکداری جوان و موفق متهم به قتل همسر و معشوقش شده و به حبس ابد محکوم می شود.داستان فیلم در دهه 1940 اتفاق افتاده و چگونگی تبدیل او و دوستش "رد" را به زندانیانی غیر عادی را به نمایش می گذارد...
"دون ویتو کورلیونه"، بزرگ یک "خانواده" مافیایی نیویورکی است. وقتی یک گنگستر تحت حمایت "سولوتزو"، یک خانواده مافیایی دیگر، قصد خود را مبنی بر فروش و پخش موادمخدر در سراسر نیویورک اعلام میکند، مشکلات شروع میشود. دون ویتو مخالف این کار است و به پولی که از "باج" و قمارخانهها و غیره درمیآورد، راضی است. بنابراین به جانش سوءقصد میکنند. سپس سولوتزو، یکی از مشاوران دون ویتو را میرباید و او را وادار میکند تا پسر دون ویتو را به فروش موادمخدر راضی کند. اما هنگامیکه سولوتزو خبردار میشود که دون ویتو هنوز زنده است، نقشههایش به باد میرود …
"بتمن" به همراه "گوردن" و "هاروی دنت" درحال پاکسازی شهر از گروههای تبهکاری هستند اما به زودی خود را گرفتار نقشه های تبهکاری باهوش به نام "جوکر" می بینند...
«مایکل کورلئونه» (آل پاچینو) درگیر سرو سامان بخشیدن به امپراتوری ای است که از پدرش، «دون ویتو» (مارلون براندو) به ارث برده است. داستان به طور موازی زندگی «مایکل کورلئونه» قبل از انقلاب کوبا و زندگی «ویتو کورلئونه?» جوان، مهاجرت او از سیسیل به آمریکا و چگونگی رسیدن او به قدرت را نشان میدهد و اینکه مایکل چگونه در دادگاه به دفاع از خود در مقابل اتهامات می پردازد…
آخرین ساعات دادگاه محاکمه جوانی پورتوریکویی،در نیویورک سپری می شود. تمامی شواهد بر علیه پسر جوان است که گویا پدرش را به ضرب چاقو کشته است. دوازده عضو هیئت منصفه برای رای گیری اجماع می کنند، در این بین تمام آنها جوان را گناهکار و تنها یک نفر دلایلی برای برائت جوان دارد.
"اسکار شیندلر" تاجر آلمانی خودستا و حریص،ناگهان تبدیل به انسانی بشر دوست شده و تصمیم می گیرد کارخانه خود را تبدیل به پناهگاهی برای یهودیان بکند.فیلم که بر اساس داستان واقعی "اسکار شیندلر" ساخته شده،چگونگی نجات 1100 یهودی توسط او از مرگ در اردوگاه مرگ "آشوویتس" را به تصویر می کشد...
داستان قسمت سوم درست از جایی شروع میشود که قسمت دوم(ارباب حلقهها: دو برج) تمام شده بود. فرودو و سام به کمک گالوم به سرزمین تاریکی "موردور" نزدیک می شوند تا حلقه را در آنجا بدرون آتش انداخته و نابود سازند و ...
"جولز وینفیلد" و "وینسنت وگا" دو آدمکشی هستند که توسط "مارسلاس والاس" رئیس مافیا استخدام شده اند تا یک کیف سرقت شده را بازگردانند."بوچ کولیج" بوکسوری سالخورده است که از "والاس" پول دریافت کرده تا مسابقه بعدی خود را واگذار کند.زندگی این اشخاص به هم گره می خورد و...
یک حلقهی باستانی که قرنها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام فرودو رسیده است. وقتی که گندالف می فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می شود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمی رود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک می کنند. یاران حلقه باید از میان کوهها، جنگلها، برف و بوران و تاریکی عبور کنند و با نیروهای شرور تاریکی در میان راهشان مقابله کنند. موفقیت آنها در این ماموریت سخت، تنها امید برای خاتمه دادن به دوران حکومت ارباب تاریکی است.
دو مرد در اتحادی غیرمنتظره علیه نفری سوم به هم می پیوندند تا گنجینه ای را که در گورستانی دورافتاده مدفون شده است را بدست آورند...
فارست گامپ "هنکس" مردی ساده با ضریب هوشی پائین است.او دوران کودکی خود را با تنها و بهترین دوست خود "جنی" می گذراند.مادر فارست به او راههای زندگی را می آموزد و اجازه می دهد تا خودش سرنوشتش را رقم بزند.فارست در جنگ ویتنام به ارتش می پیوندد و دوستان جدیدی پیدا می کند.یک کشتی صید میگو معروف می سازد و ...
: نیروهای سائورون رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آوروده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت مورودور می روند. متحدان جدیدی به آراگورن، و مری و پیپین پیوستهاند، و آنها باید از روهان دفاع کرده و بر آیزنگارد بتازند. در همین حال سائورون در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به گاندور است، و جنگ حلقه در حال آغاز می باشد.
یک کارمند دفتری دیوانه که در جستجوی راهی برای تغییر مسیر زندگی اش است با فروشنده ای آشنا می شود.آنها یک باشگاه مشت زنی زیرزمینی دایر می کنند اما با گذشت زمان درگیر چیزی بسیار بزرگتر و خطرناکتر می شوند...
دام کاب یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و ...
شورشیان برای گریختن از دشمن خود یعنی امپراتوری گلستیک پایگاه جدیدشان در هوث را ترک می کنند. «شاهزاده لیا»، «هان سولو» و C-3P0 فرار می کنند و به یک پایگاه قدیمی و خراب پناه می برند اما بعدا توسط «لرد دارت ویدر» دستگیر می شوند. طی این مدت، «اسکای واکر» و R2-D2 از دستورات جدید «بن کنوبی» پیروی می کنند و توسط «یودا» تعلیمات رزمی می بینند. آیا اسکای واکر می تواند دوستان خود را از چنگال لرد سیاه نجات دهد؟
"توماس آ اندرسون"زندگی دوگانه ای دارد.در روز او یک برنامه نویس کامپیوتر عادی و در شب هکری به نام "نئو" است.او همیشه واقعیت زندگی را زیر سوال می برد اما واقعیت بسیار فراتر از حد تصورات او است.او وقتی با هکری مشهور به نام "مورفئوس" تماس می گیرد مورد هدف پلیس قرار می گیرد."مورفئوس" چشمهای او را نسبت به واقعیت جهان باز می کند و...
"هنری" کودکی است که دلش می خواهد گانگستر شود و برایش گانگستر شدن مهم تر از رئیس جمهور آمریکا شدن است. او عاشق زندگی پر زرق و برق، اتومبیل های شیک و گران قیمت و قدرت و نفوذ گانگسترهاست. "هنری" کارش را به عنوان پادو شروع میکند اما علیرغم ریشه ایرلندی اش به تدریج پلکان قدرت را...
"مک مورفی" سابقه جنایی داشته و بار دیگر با قانون دچار مشکل شده است.برای فرار از کار سخت در زندان،او ادعای دیوانگی کرده و برای درمان به یک بیمارستان روانی فرستاده می شود.او در بیمارستان شاهد سوءاستفاده و بدرفتاریهای پرستاری به نام "رچد" می شود.او به همراه بیماران دیگر تصمیم می گیرند در مقابل این بدرفتاریها دست به شورش بزنند...
در آینده ای نزدیک، زمین دچار قحطی و خشکسالی شده که در نتیجه آن آب و هوا به شدت تغییر کرده و غذا دچار کمبود شده است. در حالیکه نسل بشر با خطر انقراض روبروست، شکافی اسرارآمیز در زنجیره فضا-زمان کشف می شود. این کشف به انسان شانسی دوباره برای ادامه حیات می دهد. گروهی مکتشف برای پیدا کردن سیاره ای قابل سکونت باید به خارج منظومه شمسی سفر کنند و...
زمان زیادی به بازنشستگی کارآگاه "ولیام سامرست" نمانده از این رو کارآگاه "دیوید میلز" برای مدت کوتاهی همکار او شده تا بعد ها جانشین سامرست شود. آنها درگیر پرونده قتل های عجیبی میشوند و در تحقیقات خود پی میبرند که قاتل قربانیان خود را که نمونه های برجسته ای از هفت گناه کبیره "تکبر، طمع، شهوت، غضب، شکم پرستی، حسد و تنبلی" بوده، انتخاب و به قتل میرساند ...
"جرج بیلی" مرد خوش قلبی است که تمام زندگی خود را صرف کمک به مردم "بدفورد فالز" کرده است اما در شب کریسمس "بیلی" تمام سرمایه اش را از دست می دهد. او که به همسرش و بچه های خود فکر میکند تصمیم به خود کشی می گیرد اما نتیجه ی کارهای خوب او در قالب فرشته ای به نام "کلارنس" به زمین می آید تا به او کمک کند ...
یک سامورایی کهنه کار به درخواست مردم روستائی برای حفاظت از آنها در برابر دزدان پاسخ مثبت می دهد.برای اینکار او 6 سامورایی دیگر را هم برای کمک می آورد.آنها به مردم روستا آموزش می دهند که چگونه از خود دفاع کنند و در عوض مردم به آنها روزانه سه وعده غذای ساده می دهند.فیلم وقتی وارد نقطه اوج می شود که 40 دزد به روستا حمله می کنند و نبردی در می گیرد...
مامور جوان FBI "کلاریس استارلینگ"ماموریت پیدا می کند تا برای پیدا کردن زن جوانی که توسط قاتل سریالی که پوست قربانیان خود را می کند دزدیده شده است به تحقیقات کمک کند.کلاریس مجبور می شود برای بدت آوردن دید بهتری از ذهن پیچیده یک قاتل سریالی به بیمار روانی و قاتل دیگری به نام "هانیبال لکتر" که در گذشته روانپزشک محترمی بوده صحبت کند...
دو دوست که در شهری خطرناک و جرم خیز در نزدیکی ریودوژانیرو زندگی می کنند مسیر جداگانه ای را انتخاب می کنند.یکی از آنها تبدیل به عکاس می شود و دیگری یک فروشنده مواد مخدر...
پس از وارد شدن به سواحل نورماندی،گروهی از سربازان آمریکایی به پشت خطوط دشمن می روند تا سرباز چتربازی را که برادرش در جنگ کشته شده نجات دهند...